بسته به زمان، مکان و مواد موجود، گلدوزی میتواند حوزه کاری چند متخصص یا یک تکنیک رایج و رایج باشد. این انعطاف باعث شد تا آثار مختلفی از سلطنتی گرفته تا معمولی به وجود بیاید.
تابلو گلدوزی کوچک، لباسهای گلدوزی شده، اشیاء مذهبی و وسایل خانه اغلب به عنوان نشانهای از ثروت و موقعیت در نظر گرفته میشدند، مانند مورد Opus Anglicanum، تکنیکی که توسط کارگاهها و اصناف حرفهای در انگلستان قرون وسطی استفاده میشد.
در قرن 18 انگلستان و مستعمرات آن، نمونهبردارانی که از ابریشم خوب استفاده میکردند توسط دختران خانوادههای ثروتمند تولید میشدند.
گلدوزی مهارتی بود که مسیر دختر را به سمت زنانگی مشخص می کرد و همچنین نشان دهنده رتبه و جایگاه اجتماعی بود.
برعکس، گلدوزی نیز یک هنر عامیانه است که از موادی استفاده میکند که برای افراد غیرحرفهای در دسترس بود.
نمونهها عبارتند از Hardanger از نروژ، Merezhka از اوکراین، گلدوزی Mountmellick از ایرلند، Nakshi kantha از بنگلادش و بنگال غربی و گلدوزی برزیلی.
بسیاری از تکنیک ها کاربرد عملی داشتند مانند ساشیکو از ژاپن که به عنوان راهی برای تقویت لباس استفاده می شد.
در حالی که از نظر تاریخی به عنوان یک سرگرمی، فعالیت یا سرگرمی که فقط برای زنان در نظر گرفته می شود، گلدوزی اغلب به عنوان شکلی از زندگی نامه استفاده می شود.
زنانی که نمیتوانستند به آموزش رسمی دسترسی داشته باشند یا گاهی اوقات ابزارهای نوشتن را نمیتوانستند، گلدوزی را آموزش میدادند و از آن به عنوان ابزاری برای ثبت زندگی خود استفاده میکردند.
از نظر مستندسازی تاریخ گروههای به حاشیه رانده شده، بهویژه زنان رنگین پوست، چه در ایالات متحده و چه در سراسر جهان، گلدوزی وسیلهای برای مطالعه زندگی روزمره کسانی است که زندگی آنها عمدتاً در طول تاریخ مطالعه نشده است.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.