بچههای استیک امآپ آدمکشهایی که برای پنهان کردن چهرههایشان هود میپوشیدند و در حین بررسی جمعیتهای حواسانگیز اغلب برای تماشای بریک رقصندهها جمع میشدند، خودشان از طرفداران هودی برای گرمایی که قبل از برخورد به زمین فراهم میکردند برای زنجیر، کیفهای طلا، کیف پول و سایر موارد مطلوب
این شروع هودیها و سویشرت هایی نظیر سویشرت تدی خرگوشی به عنوان نمادی از مشکلات و فعالیتهای غیرقانونی بود، تصویری که حتی در سه منطقه زمانی دورتر، در کالیفرنیا، وجود داشت.
Z-Boys سانتا مونیکا، یک تیم موجسواری و اسکیت که چهره هر دو ورزش را تغییر داد، هودی پوشید تا بتواند اسکیت خود را به مکانهایی که معمولاً مجاز نبود، مانند پارکینگها و استخرهای خالی شده در حیاط خلوت، ببرد.
بین Z-Boys و B-boys نیویورک، هودی ها به خاطر شورش شهرت پیدا کردند. با این حال، در حومه شهرها و مناطق کمتر جهان وطنی، هودی ها با انتشار فیلم راکی از سیلوستر استالونه معنایی کاملاً متفاوت پیدا کردند.
بوکسور صاحب عنوان و هودی خاکستری همیشه حاضر او برای یک اخلاق کاری سخت و یک نگرش هرگز تسلیم نشو ایستادند.
به این ترتیب، کارگرانی که برای اولین بار هودی برای آنها طراحی شد، به عنوان امثال آنها برای کشف مجدد لباس مورد تقدیر قرار گرفتند.
دهه هشتاد و نود در تصویر هودی قیام های متفاوتی به همراه داشت. گروههای رپ مانند Cypress Hill و Wu-Tang Clan از هودیها به عنوان بخشی از یک تصویر خشن و سرکش استفاده کردند و ارتباط خود را با رفتارهای ناپسند تداوم بخشیدند.
در همان زمان، طراحانی مانند نورما کمالی (اولین نفری که سویشرت های کلاه دار را روی باند فرودگاه نشان دادند)، تامی هیلفیگر و رالف لورن، هودی ها را به مکانی مرفه تر و مجلل تر آوردند و به آن ها جایی در خانه های متوسط حومه شهر دادند.
این نفاق در بازارها به این معنی بود که بیشتر همه صاحب یک هودی بودند یا می خواستند، اما دلایل کاملاً متفاوت بود، بسته به اینکه شما چه کسی بودید.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.